English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4261 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cross modulation U مدولاسیون ناخواسته که ازیک کاریر به کاریر دیگر درهمان گیرنده تاثیر میگذارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
carriers U دستگاه کاریر
carrier U دستگاه کاریر
high frequency carrier cable U کابل کاریر فرکانس بالا
demodulation U جدا کردن موج مدوله کننده ازامواج کاریر مدوله شده
aliunde U ازیک جای دیگر
itineration U ازیک جابجایی دیگر
from stem to stern U ازیک سربسر دیگر
modem U دستگاه مدولاسیون وبازخوانی اطلاعات کامپیوتری یا مخابره انها به جاهای دیگر
metastasize U گسترش یافتن مرض ازیک نقطهء بدن به نقطه دیگر
crosstalk U سیگنالهی ناخواسته درمجموعهای از مدارات ارتباطی یا کامپیوتری که ازوجود ترافیک در کانالهای دیگر یا از تداخل ناشی میشود
ferryboats U قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
ferryboat U قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
transponder U تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
ferry U گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferrying U گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferries U گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferried U گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
relay U ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relays U ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
imethod U روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relayed U ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
slewing U سرعت حرکت ابزارهای ماشینی کنترل شده عددی ازیک محل به محل دیگر
choke modulation U مدولاسیون توسط پیچک مدولاسیون پیچکی تضمین پیچکی
take sides <idiom> U حفافت ازیک طرف به طرف دیگر
hitch and go U نوعی پاس که گیرنده بجلو می دود و به سمت دیگر می چرخد و باز به جلو ادامه میدهد
from pillar to post U ازیک وسیله به وسیله دیگر
reel to reel U ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel-to-reel U ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
right before U درهمان دم
just before U درهمان دم
just U درهمان دم
hold a candle to <idiom> U درهمان درجه
He entered at that very moment . U درهمان لحظه وارد شد
thereabout U درهمان نزدیکی تقریبا
depositor U کسیکه پول در بانک میگذارد
backwards U کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backward U کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
sour apple U ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
request U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requests U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requested U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
hope chest U جعبهای که زن جوان جهیزیه والبسه خود را در ان میگذارد
disc jockeys U کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
tide mark U علامتی که مد به هنگام پائین رفتن از خود بر دیواره یاساحل میگذارد
disc jockey U کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
modulation U مدولاسیون
inflections U مدولاسیون
inflexions U مدولاسیون
inflection U مدولاسیون
conscious error U خطای اپراتور که به سرعت تشخیص داده میشود ولی درهمان زمان قابل جلوگیری از آن نیست
modulation system U سیستم مدولاسیون
internal modulation U مدولاسیون داخلی
light modulation U مدولاسیون نور
grid bias modulation U مدولاسیون شبکه
modulator stage U طبقه مدولاسیون
frequency modulation U مدولاسیون فرکانس
am U مدولاسیون دامنه
grid modulation U مدولاسیون شبکه
modulation circuit U مدار مدولاسیون
modulation frequency U فرکانس مدولاسیون
frequency medulation U مدولاسیون فرکانس
pulse modulation U مدولاسیون پالس
amplitude modulation U مدولاسیون دامنه
unwelcome U ناخواسته
officiously U ناخواسته
uncalled-for U ناخواسته
de trop U ناخواسته
uncalled for U ناخواسته
modulation handwidth U پهنای باند مدولاسیون
electronic modulation U مدولاسیون اطلاعات الکترونیکی
high level modulation U مدولاسیون سطح بالا
high power modulation U مدولاسیون سطح بالا
grid circuit modulation U مدولاسیون مدار شبکه
grid current modulation U مدولاسیون جریان شبکه
maximum modulating frequency U فرکانس حداکثر مدولاسیون
modulation frequency response U پاسخ فرکانس مدولاسیون
junk U داده ناخواسته
garbage U داده ناخواسته
officious U فضولانه ناخواسته
grid d.c. modulation U مدولاسیون جریان دائم شبکه
junk mail U اقلام پستی ناخواسته
limited denied war U جنگ ناخواسته محدود
unsought U کوشش نشده ناخواسته
undesirable U ناخوش ایند ناخواسته
signalling U 1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
consignee U گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
phase jitter U اعوجاجهای ناخواسته در یک سیگنال مخابراتی
all-embracing U چیزی که روی همه کس و یا همه چیز اثر میگذارد
distortions U تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
filters U حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال
filter U حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال
distortion U تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
end play U حرکت محوری یا خطی ناخواسته شفت
creeps U رها شدن ناخواسته تیر ازدست تیرانداز
creep U رها شدن ناخواسته تیر ازدست تیرانداز
squash tennis U بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
void U فاصله ناخواسته یا فضای خالی در اتصال توسط جوشکاری
sailing U گردش ناخواسته رتورهای هلیکوپتر یا ملخ هواپیما درباد شدید
ex parte U ازیک طرف
on one hand U ازیک طرف
osmosis U ازیک پرده
of the same leaven U ازیک جنس
from pillar to post U ازیک دربدردیگر
uniparental U ازیک ولی
radiation shield U وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
extravaganzas U ازیک شخصیت خیالی
dual U استفاده ازیک جفت
to lose an eye U ازیک چشم نابیناشدن
Ask each and every one of them . U ازیک یک آنها بپرسید
to solicit an office U درخواست ازیک شرکت
extravaganza U ازیک شخصیت خیالی
consubstantiate U ازیک جنس شدن
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
nosy parker U پشت دست نشین [و پند ناخواسته می دهد یا فضولی می کند] [مثال در ورق بازی]
kibitzer U پشت دست نشین [و پند ناخواسته می دهد یا فضولی می کند] [مثال در ورق بازی]
false U فایلهای ناخواسته بازیاب شده از پایگاه داده از طریق استفاده از کدهای جستجوی غلط
lobectomy U برداشتن قسمتی ازیک عضو
personal computing U استفاده ازیک کامپیوتر شخصی
viruses U نرم افزاری که برای تشخیص و حذف برنامههای ویروس ناخواسته از دیسک سخت کامپیوتر استفاده میشود
virus U نرم افزاری که برای تشخیص و حذف برنامههای ویروس ناخواسته از دیسک سخت کامپیوتر استفاده میشود
it is useful in a way U ازیک جهت سودمنداست تاندازهای مفیداست
gybe U ازیک سوبسوی دیگرجنبیدن تغییرجهت دادن
out fall U محلی که اب ازیک مجرابه مجرای بزرگترمیریزد
pay as you go principle U اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
replayed U خواندن مجدد داده یا سیگنال ازیک ضبط
replaying U خواندن مجدد داده یا سیگنال ازیک ضبط
replays U خواندن مجدد داده یا سیگنال ازیک ضبط
nutcracker U تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
nutcrackers U تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
replay U خواندن مجدد داده یا سیگنال ازیک ضبط
pdm U Duration Pulse مدولاسیون زمانی پالس که در ان تداوم یک پالس تغییر میکندodulation
entrance head U بار لازم برای ایجاد جریان ازیک لوله
reconstitution site U قرارگاه یا ستاد بازیافتی ازیک یکان منهدم شده
retrospective search U جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
polyoestrous U دارای بیش ازیک وهله جفت گیری در سال
eponymy U اشتقاق اسم قبیله یا شخص یاعشیره ازیک کلمه
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
Sept U دسته یا اجتماعی که افرادش معتقداند ازیک جد یا نیا بوجودامده اند
roll forward U تابع پایگاه داده ها که کاربر را ازیک آسیب نجات میدهد.
relocate U انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
scrimmage U بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
relocated U انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
scrimmages U بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
reproduce U کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
paragram U جناسی که عبارت است ازتغییرحرف یا حروفی ازیک واژه تصحیف
relocating U انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
relocates U انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
outdegree U تعداد رئوس جهت داری که ازیک گره خارج می شوند
reproducing U کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
reproduces U کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
reproduced U کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
round robin (meeting or discussion) <idiom> U جلسهای که درآن شخص ازیک گروه شرکت کرده باشد
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
distortion U اختلاف ناطلوب بین قبل و بعد از عبور سیگنال ازیک قطعه
systematic theology U بخشی از علوم الهی که مذاهب مختلفه را جزئی ازیک حقیقت کل میداند
distortions U اختلاف ناطلوب بین قبل و بعد از عبور سیگنال ازیک قطعه
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
concatenate U بیشتر ازیک فایل یامجموعهای ازداده ها که باهم ترکیب می شوند تا مجموعهای را تشکیل دهند
retrieval U عمل جستجو, محل دادن وبهبود اطلاعات ازیک فایل یا رسانه ذخیره سازی
open loop system U مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
influence U تاثیر
adaphorous U بی تاثیر
hanks U تاثیر
hank U تاثیر
influenced U تاثیر
efficacy U تاثیر
affection U تاثیر
influxes U تاثیر
sensation U تاثیر
sensations U تاثیر
influx U تاثیر
effectiveness U تاثیر
impressiveness U تاثیر
influence line U خط تاثیر
forcibly U با تاثیر
effecting U تاثیر
semplice U بی تاثیر
forcefulness U تاثیر
effect U تاثیر
effected U تاثیر
influencing U تاثیر
influences U تاثیر
shift U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
emission theory U فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
bear U تاثیر داشتن
efficiency U درجه تاثیر
wallydraigle U تاثیر پذیر
impresses U تاثیر کردن بر
effectiveness U تاثیر بخشی
touched U تحت تاثیر
impress U تاثیر کردن بر
Recent search history Forum search
1A hero can affect on the people.
1addressed recipient
1popsicle
1مرض سینه وبغل
2تعریف فونتیک چیست؟
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1معنی lead lag compensator
2transmembrane
1playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
1Current passworda
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com